· کارآفرینی یا کارمندی؟ کدام بهتر است؟
آیا کارآفرین ها پولدار می شوند؟
چگونه می توان شغل کارمندی را رها کرده و استارتاپ خود را راه اندازی کنیم؟ آیا این کار به ثروتمند شدن ما منجر خواهد شد؟ برای راه اندازی یک استارتاپ موفق چه مهارت هایی را باید کسب کرد؟ پاسخ این سوالات را از زبان محمدرضا فرحی، هم بنیان گذار بیمه بازار و فرنس بروس، کارآفرین آلمانی و هم بنیان گذار تخفیفان بشنوید.
ویدیوی کارآفرینی یا کارمندی؟
نکات برجسته این گفتگو را در ادامه مطلب ببینید:
v فرنس:
|
کارمند |
کارآفرین |
|
هزینه اشتباهات شخصی تو پای شرکته. نه پای شخص خودت. به همین دلیل تجارب زیادی می تونی بدست بیاری. وقتی که تجربه کافی بدست آوردی، می تونی شرکت خودت رو راه اندازی کنی. |
با اینکه خیلی سخته که با سهام کوچکی از یک شرکت پولدار بشی، ولی خیلی از مردم زندگی کارمندی رو ترجیح می دن. چون می خوان زندگی شون 360 درجه باشه. |
|
اما این برای همه مناسب نیست. خیلی به ژن و دی ان ای بستگی داره. خیلی ها یه فاکتورهایی برای راه اندازی یه کسب و کار ندارن. |
|
|
باید خیلی پرتلاش باشی؛ انتظار مسائل غیر منتظره رو که ممکنه برات زندگی رو خیلی سخت کنن داشته باشی. خیلی از مردم دنبال این چیزها نیستن. |
|
· چه چیزهایی توی 10 سال باید یاد بگیری تا بتونی کسب و کار خودت رو راه بندازی؟
v فرنس:
1. برای شغل خودت ارزش قائل باشی. چون نباید نگاه خودخواهانه ای داشته باشی.
2. سخت کوشی؛ 5 سال باقی موندن در یک شرکت و عوض نکردن پی در پی کار.
3. پول؛ قدرت؛ اینها نیازی به راه اندازی کسب و کار جدید نداره! چون می تونی سرمایه گذاری کنی.
در آلمان راه اندازی یه استارتاپ خیلی سخته. چون رقابت زیاده و سرمایه گذارها انتخاب های زیادی دارن.
بنابراین خیلی سخته که بتونی توی آلمان با راه اندازی استارتاپ پولدار بشی. یه احتمال کمی برای ثروتند شدن در این مسیر وجود داره؛ اما به احتمال زیاد فقیر میشی!
کارمندان در آلمان زندگی راحتی دارن. چون امنیت شغلی دارن و پرداخت ها منظم انجام میشه و چون درآمدها نسبتاً زیاده می تونی پول خودت رو ذخیره و سرمایه گذاری کنی.
بنابراین ممکنه از طریق کارمندی یا از راه اندازی استارتاپ خودت ثروتمند بشی؛ یا از راه های دیگه مثل سرمایه گذاری.
وقتی در سن 20 سالگی هیچ تجربه ای ندارم، پس کارمندی رو انتخاب می کنم؛
v فرنس:
· راه اندازی استارتاپ به ترکیبی از یه سری چیزها نیاز داره:
- صبور بودن؛
- چیزی برای ارائه به مردم داشته باشی؛ چون در نهایت شما چیزی رو به مردم می فروشی؛ (محصول یا خدمات)
با استارتاپ خودتون زندگی یکی رو بهتر می کنین. پس مردم نیاز دارن خدمات شما رو بخرن.
بنابراین هرچیزی که تولید می کنین، چه محصول باشه و چه خدمات، باید برای مردم خلق ارزش کنه. بنابراین باید یاد بگیرین چطوری کارها رو درست انجام بدین. چطوری درست و منظم کارکنین.
- بنظر من باید حداقل 5 سال در یک موقعیت شغلی تجربه داشته باشید تا واقعاً بتونید تغییری ایجاد کنید. حتی یه کارمند هم بعد از سه سال شروع به اثرگذاری می کنه.
- استارتاپ مثل بچه می مونه. داشتنش خیلی خوبه. اما وقتی بدستش میاری، می فهمی که بعنوان پدر یا مادر راه خروجی نداری. تمام زمان خصوصیت رو از دست می دی. شرکت به اولین اولویت زندگیت تبدیل میشه. دیگه زمان آزاد نداری.
· 5 تا مهارتی که تو رو به کارفرمای کامل تبدیل می کنن چه چیزهایی هستن؟
v فرنس:
1. توانایی ایجاد ارتباط با سایر افراد در هر کاری که هستید
2. منظم و سازمان یافته باشید تا بتونید منابع تون رو به خوبی تخصیص بدین. به خصوص استارتاپ ها که سرمایه محدودی دارن و اون رو باید به بهترین نحو ممکن اختصاص بدن. پس همه چیز رو باید سازمان دهی کنن.
3. مهارت های تخصصی: محصول یا خدمتی که ارائه می کنید، به مهارت هایی نیاز داره.
توی حوزه فناوری اطلاعات، احتمالاً مهارت برنامه نویسی لازم است.
توی حوزه مهندسی باید مهارت تولید داشته باشید.
4. ثابت قدم باشید. چون دائماً در حال مبازره هستید و باید خلاف جریان آب شنا کنید. چون مردم همیشه در مقابل شما قرار دارند. تسلیم نشوید و برای مأموریت خودتون بجنگید.
5. موفقیت تون وقتی اتفاق می افته که صادق باشید! اگه مردم فکر کنن که دارین فریب شون میدین، ترک تون می کنن و هیچ وقت کسی به شما اعتماد نمی کنه! برای همین صداقت خیلی مهمه و رابطه مستقیمی با شفافیت داره.
v محمدرضا:
اگه بخوای کارآفرین موفقی باشی، باید قضاوت درستی داشته باشی. درغیر اینصورت بهتره کار کارمندی کنی.
باید خوب داوری کنی؛ باید بتونی سریع فکر کنی؛ و گاهی اوقات در چند دقیقه یا چند ساعت بتونی تصمیم بگیری؛
v فرنس:
به هر کسی که می خواد استارتاپ راه اندازی کنه می خوام بگم بیش از همه چیز دنبال شغلی باش که با کاری که می خوای راه بندازی ارتباط داشته باشه و تا جایی که می تونی سخت کوش باشه و مردم رو تحت تأثیر قرار بده.
بیش از 3 سال توی شغلت باقی بمون. بعد از اون خیلی از موفقیت ها برات بوجود میان. اگه اثر مثبتی گذاشته باشی، درهای زیادی به روت باز می شن. مردم به تو پیشنهاد هم بنیانگذاری میدن. به خاطر سخت کوشی تو، مردم به تو موقعیت هایی پیشنهاد میدن و بعد از اون، حق انتخاب با شماست که شغل پردرآمدتری انتخاب کنی. یا کسب و کار خودتو راه بندازی یا شاید حتی یک نفردیگه شرکتش رو راه اندازی کرده و شما می تونین با اون فرد شراکت کنین و بخشی از سهام شرکتش رو بگیرین. این کار ریسک کمتری داره. اگه اون شخص چند سال اول کارهای مربوط به استارتاپ رو انجام داده باشه، الان شرکت به پایداری نسبی رسیده. برای همین توصیه ام اینه : هرکاری که می کنید، تا جایی که می تونین سخت کوش باشین.
v محمدرضا:
صدر اعظم آلمان رمز موفقیت شون رو در این دو چیز می دونه: بلندپرواز بودن و سخت کوش بودن. این دوتا کنار هم خیلی چیزها رو برای ما به ارمغان میاره. بنابراین سخت کوشی کلید دستیابی به تقریباً همه چیزه.
v فرنس:
وقتی که سخت کوش باشید و از دیگران حمایت کنید، نتیجه این کار به خودتون بر می گرده. خیلی بهتر از اینه که از دیگران سوء استفاده کنید.
سخت کوشی باید همراه با بهره وری بالا باشه. نه فقط سخت کوشی به هر قیمتی و بی هیچ نتیجه ای!
من چیزی که دوست دارم اینه: آدم خوبی باش؛ سخت تلاش کن؛ برخورد منفی با مردم نداشته باش؛
سعی کن خوب باشی و سخت کوش باشی؛ و بقیه مردم رو هم وادار کن همینطوری باشن.